اهدای سیسمونی کامل به مددجوی دماوندی

ثانیه ها چقدر دیر می گذرند؛
دلم صدای گریه ات را می خواهد …
بیا که از قصّه های پریان برایت بگویم؛
از لالایی های جامانده در دلم؛
تا با آن دنیای تاریک و پر انتظار من غرق شور و شادی شود؛
از انسانهایی با قلب پاک که برای آمدنت دلهایشان را روی جادّۀ رسیدن به خدا فرش کردند …
نازنینم؛ از همان جادّۀ پر گلی که می آیی، سلام آنها را به خدای مهربانمان برسان!

به گزارش واحد مددکاری بنیاد امور خیریۀ نیکوکاران شریف تختخواب کودک، تشک خوشخواب، کمد، کتابخانه، اسباب بازیهای رنگارنک و قشنگ و چندین دست لباس نوزادی و بچّه گانه، هدایای کوچکی بودند که درست در نیمۀ فصل بهار یعنی پانزدهم اردیبهشت برای استقبال از بهاری دیگر به مددجوی دماوندی مان اهدا شدند. به همان مددجویی که قرار است در همین چند روز آینده نوزادی دوست داشتنی را در آغوش بگیرد.

این اقلام که از کیفیّت بالایی برخوردار بودند؛ سوار بر ارابۀ عشق یکی یکی در اتاقی چیده شدند که به زودی با پیچیدن صدای گریۀ فرشته ای کوچک و با حک شدن نقش لبخند در چهرۀ پدر و مادری جوان، سایۀ رحمت خدای بی همتایمان پررنگ تر از گذشته بر سر این خانواده گسترده تر خواهد شد و چه خوشبختی از این بالاتر که در این بین، خانوادۀ نیکوکاران شریف نیز میهمان این فضای دوست داشتنی هستند!

اهدای سیسمونی کامل به مددجوی دماوندی

اعزام اولین کاروان زیارتی بنیاد به کربلای معلّی

می دانم که تو هم مثل من وقتی در گرمای سخت تابستان از کنار مخزن آب گوارایی رد می شوی بی اختیار قبل از نوشیدن آب، نگاهت را واژه های ” سلام بر حسین (ع) ” نوازش می کنند.
نوشیدن آب گوارا نه فقط گلو که روحت را خنک می کند و باز بی اختیار به یاد عاشورا و تشنگی لشکر امام بی سرمان می افتی؛ همان امامی که با یاران اندکش برای آزادگی و برپایی نماز تا آخرین قطرۀ خون شجاعانه در برابر سپاه عظیم دشمن ایستاد.
از همان لحظه بود که شوق زیارت ضریح شش گوشه در دلمان جای گرفت و رسیدن به این آرزو، مبدّل به خواسته ای خاص از خدای مهربانمان شد.

و این روزها در فرصتی باورنکردنی با برآورده شدن این آرزوی دیرین و شیرین، مددجویان و مددکاران بنیاد امور خیریۀ نیکوکاران شریف به همراه مدیر محترم، سرکار خانم دکتر محمّدی نیک، چند روزیست باروبندیلشان را برای سفر به کربلا بسته‌اند تا در کنار ضریح مقدّس امام حسین (ع) روح و جانشان را از مهر و زیارت قبر شش‌گوشۀ تشنۀ صحرای کربلا سیراب کنند!
پنج‌شنبه ۲۴ اردیبهشت مصادف با ۲۵ رجب، مسافران بی‌تاب به نیابت از تمام بروبچّه های بنیاد، به یاد هفتادودو شهید آزادۀ عاشورای حسینی با کاروان زیارتی راهی سرزمین عشق و آزادگی می‌شوند تا آنچه را که در این سالها در دسته های سینه زنی و عزاداری با چشمانی اشکبار در دلشان زمزمه کرده اند از میان شبکه های معطّر ضریح برای رسیدن به قلّۀ اجابت به پرواز درآورند.

خوشا به حالتان و التماس دعا

اعزام اولین کاروان زیارتی بنیاد به کربلای معلّی

میلادتان را در میان آبی آسمان جشن می گیریم

در میان حبابی از جنس بلور؛
میان حسّ من تا لمس نگاه تو، فقط آسمانی مانده به رنگ آبی عشق؛
و ترانه ای زیبا برای روز میلاد تو؛ ای نازنیم …

پنج شنبه، هفدهم اردیبهشت، یازده تن از خردسالان و نونهالان تحت پوشش که تاریخ تولّدشان در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد بود؛ سالروز میلادشان را در میان مددکاران و پرسنل بنیاد جشن گرفتند.

مقدّمات این ضیافت شیرین که تمام هزینه های آن را مدیر محترم بنیاد تقبّل کرده بود؛ با همکاری بچّه های واحد مددکاری آماده شده بود.
دوستان نازنینمان، ابوالفضل، زینب، سید محمّد طاها، محدّثه، زهرا، ستایش، مهکامه، محیا، فراز، علی و نیما که از تهران و حومه تشریف آورده بودند از مدیریت محترم، سرکار خانم دکتر محمّدی نیک، هدایای نفیس و ارزشمندی را (همچون عروسک، ماشین اسباب بازی، توپ، کیف و …) دریافت کردند.

عزیزان دختر و پسر با مادران گرامیشان در این محفل گرم و صمیمی حضور داشتند و ساعاتی را با خواندن اشعار و بازیهای کودکانه به شادی پرداختند.
کیکهای تولّد در پایان مراسم به همراه نوشیدنی و تنقّلات دیگر به همراه شاخه های گل در بین میهمانان تقسیم شد.
بنا به گزارش واحد مددکاری این برنامه برای همۀ کودکان و نونهالان هر سه ماه یکبار اجرا خواهد شد.

میلادتان را در میان آبی آسمان جشن می گیریم

بازدید از باغ موزۀ دفاع مقدّس، گریزی به تاریخ ملّت شجاع دیروز کشورمان

جوجۀ محمّد در کنار آمبولانس جیک جیک می کرد. همه جا دود بود و آتش! ناله های ممتد محمّد در میان ضجّه های مادرش در هیاهویی از جیغ و داد مردم گم شده بود. بمب همه چیز را متلاشی کرده بود!

کمی آن طرف تر چند قمقمۀ خاکی، جا نماز و پلاک و پوتین های تیر خورده ای که در کنار آخرین نامه های مردان شجاع کشورمان در یک محفظۀ شیشه ای چیده شده بودند، گوشه ای از تاریخ کشورمان را به تصویر می کشید. گوشه ای از روزهای سختی که برای امنیّت کشورمان صدها دست و پا در میان گل ولای مردابها بی نام و نشان مدفون شدند تا امروز همۀ ما در صلح و آرامش زندگی کنیم!
آی آدمها! مواظب خاکمان باشید! آن را به دست شما سپردیم! مبادا خونمان بیهوده ریخته باشد!!!
اینها را از چند استخوان دست که از خاک بیرون زده بود؛ می شنیدم!

کتابها، دفترها و مدادی که ته آن جویده شده بود در زیر نیمکت ها زیر خروارها خاک و آجرهای شکسته له شده بودند. روی تخته مسئلۀ ریاضی ناتمام مانده بود. فقط صدای گریۀ شاگردان بود و جیغ معلمّی که برای نجات آنها به این سو و آن سو می دوید و نخلی که زیر بمباران عراقی ها همچنان می سوخت و دود می کرد!
عروسک پاره پاره، توپ پلاستیکی و قلّکی که چند سکّه بیشتر نداشت، تنها مانده بودند! تنهای تنها … عروسک از تنهایی می ترسید، از صدای خمپاره می ترسید و کمی آن طرف تر پیکر مادرش از بمباران شیمیایی جنگ، بی جان در ایوان خانه افتاده بود!
همۀ این صحنه ها، روزهای سخت جنگ را در موزۀ دفاع مقدّس تداعی می کردند. روح حماسۀ هشت سال دفاع مقدّس ملّت غیور و معارف آن در قالب فناوری نوین اعم از نمایش، تعامل و تلفیقی در تالارهای موزه شکل گرفته بودند.
هفت تالار موزه هریک حکایت دیگری داشت.
تالار اول: آستانه
اینجا حرف از تظاهرات بود و الله اکبر. در سالن ریشه ها تصاویر بناهای تاریخی مانند چغازنبیل، سازه های آبی شوشتر، نمایی از کاشی کاری مسجد جامع اصفهان و تابلوی مینیاتوراز جا کندن “در” توسط امیرالمومنین (ع) در جنگ خیبر.

تالار دوم: حیرت و حقّانیت
تصویری از پاره کردن قرارداد شورای امنیت در رابطه با حریم مرزی ایران به دست صدام، کارحجمی ماکت پالایشگاه نفت آبادان و صحنه هایی از بمباران خرمشهر و …

تالار سوم: دفاع
سنگر سرد و گرم به منظور آشنایی با شرایط رزمندگان، بایکوت خبری رسانه های بیگانه پس از هجوم سراسری ارتش بعث به خاک ایران، نمونه هدایای مردم به رزمندگان و …

تالار چهارم: آرامش و مقابله
ماکت هواپیماهای هدایت شونده و عکسهای هوایی، نام و تاریخ عملیات های ۸ سال دفاع مقدّس، نمای هنری میدان مین و نمایه هنری سلاح آرپی جی ۷ و کاتیوشا، نمایی از سنگر فرماندهی، پل خیبر و فعّالیّتهای مهندسی، میز طرح ریزی عملیّات و …

تالار پنجم: شهادت
تالار عاشورا ۸ سال ادامۀ نهضت حسینی توسط سربازان امام خمینی، آثار بر جای مانده از شهدا، جاوید الاثرها و فیلم هایی از دوران اسارت رزمندگان ایرانی، پلاک کوچه ها و خانه ها از اقصی نقاط ایران که هر یک به نام شهیدی مزیّن شده بود.

تالار ششم: پیروزی
نمایشگرها با تصاویر روزنامه ها از شادی مردم که پیروزی های به دست آمده رزمندگان را نشان می داد، کار هنری مجازات صدام در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ و بمباران شیمیایی مردم بی گناه حلبچه در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ و شهر مرزی نودشه در ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ .

تالار هفتم: سرانجام
نمایی از راهپیمایی مردم در ۲۲ بهمن، تصاویری از دستاوردهای نظامی و علمی و نمایی از حسینیۀ جماران.

ما بچّه های واحد مددکاری و روابط عمومی بنیاد امور خیریۀ نیکوکاران شریف با جمع کثیری از مادران و نونهالان مددجو در روز سوم خرداد ۹۴ برای گرامیداشت سالگرد آزادسازی خرمشهر به باغ موزه دفاع مقدس در بزرگراه شهید حقّانی تهران رفتیم تا به خودمان یادآوری کنیم: امنیّت نعمت بزرگیست که مردان بزرگ کشورمان در گذشته ای نه چندان دور آن را در نزد ما به امانت گذاشتند! یادمان نرود مواظبش باشیم.
باسپاس فراوان از تمام دوستان خوبمان در باغ موزۀ دفاع مقدس و تشکر ویژه از آقایان بهزاد صوری و ابوالفضل خدابنده که در روایت حماسه برای بازدیدکنندکان صمیمانه کوشیدند.

بازدید از باغ موزۀ دفاع مقدّس، گریزی به تاریخ ملّت شجاع دیروز کشورمان

بازگشت زائران کربلا در روز تولد امام حسین علیه السلام

قهرمانان شجاع و مردان قوی، حتی اگر روزی روی این زمین نباشند، در قلب ما زنده خواهند بود! آن قدر زنده و دوست داشتنی که در گرمای سخت طاقت فرسا برای بوییدن عطر یادشان، سختی فرسنگها راه دراز را همچو شربتی شیرین، گوارای وجودت کنی!
سالها آرزو، سالها انتظار زیارت قبر شجاع مردان کربلا دیری نپایید که از رؤیا به واقعیتی بدیع مبدّل شد و درست ۲۴ اردیبهشت ۹۴مددکاران و مددجویان بنیاد امور خیریۀ نیکوکاران شریف با مدیر عامل نازنینشان سوار بر پرندۀ آهنین به سوی دشت کربلا پرواز کردند.
هیجان و شوق لحظۀ طلایی گفتن لبیک یا حسین جان آن هم درست در کنار قبر شش گوشۀ او چند شبی بود که خواب ناز را از چشمانشان ربوده بود!
خدای من! این دلهای حاجتمند که سالها به داستان شهادت و آزادگی قهرمانان عاشورا گره خورده بودند، معجزۀ دیگری می خواستند!

زائران ظهر با رسیدن به بغداد، برای استشمام عطر خوش حرم امام حسین(ع) با اتوبوس به سوی کربلا به راه افتادند در حالی که سر از پای نمی شناختند. گویی در آن لحظۀ تکرار نشدنی از شدت شوق، جان چکّه می کرد!
بعد از سه روز زیارت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل، جایگاه افتادن دستان قطع شدۀ حضرت ابوالفضل، قتلگاه امام حسین(ع)، تلّ زینبیه، خیمه گاه اصحاب و اهل بیت امام و گودالی که امام حسین در آن افتاده بود، روزیکشنبه بچّه های بنیاد به کاظمین رفتند تا در آنجا به امام موسی کاظم (ع) و امام محمد باقر(ع) سلام کنند.
زائران در آنجا با خواندن نماز حاجت از باب الحوائج (امام موسی کاظم، امام محمد باقرو حضرت ابوالفضل(ع)) خواستار برآورده شدن حاجاتشان شدند.
یک روز بعد، در شهر نجف رؤیای سالها تمنّای زیارت همای رحمت به واقعیتی شیرین مبدّل شد. زائران با زیارت ضریح مقدّس حضرت علی علیه السّلام برای تک تک مقامهایی که در محراب مسجد کوفه و سهله بودند (از جمله حضرت نوح، جبرئیل، امام زمان و …) چهار رکعت نماز خواندند و با خدای مهربان و اولیای محبوبش راز و نیاز کردند.

اگر چه وضع نامناسب کوچه ها و خیابانها در این کشور نفرین شده همه را آزار می داد اما نماز در مسجد کوفه و سهله که به روایتی امام زمان از یکی از آنها ظهور خواهد کرد، چه طعم شیرینی به این سفر می داد!
زیارت مسجد حنّانه، مسجد مسلم بن عقیل، زیارت اهل قبور قبرستان وادی السّلام بخش دیگری از این سفر به یاد ماندنی بود به خصوص برای آنان که ادّعا می کردند حتّی هنوز نتوانسته اند به زیارت امام رضایشان بروند!
در شب عید مبعث، در هتلی که زائران اقامت داشتند از طرف بنیاد مولودی زیبایی اجرا شد و در کنار شیرینی و شربت به رسم یادگاری از طرف مدیر بنیاد سرکار خانم دکتر محمدی نیک به همۀ مددکاران و مددجویان سجّاده، مهر و تسبیح اهدا شد.

مدیر محترم بنیاد که با این کاروان همراه شده بود با بررسی کامل کیفیت اعزام کاروانهای زیارتی، ضمن آگاهی از نقاط ضعف و قوت این گونه سفرها تدابیر ارزشمندی را برای اعزام کاروانهای بعدی اندیشیدند. در این سفر برای اطمینان بیشتر، کلّیۀ وعده های غذایی با بالاترین کیفیت از آشپزخانۀ مرکزی تهیّه شدند. خانم دکتر محمدی نیک تمام سعی خود را به کار گرفتند تا سفر به کربلای معلّی یکی از بهترین سفرهای بنیاد باشد.
همۀ مددجویان در این سفر شیرین میهمان بنیاد بودند و دستان مهربان مدیری نازنین، سوغاتی های با ارزش و قشنگی را درون ساکهای مددجویان چید تا مددجویان در کنار بهره مندی از برکات زیارت، ارمغان این سفر را با شور و شعف بیشتری بین کودکان خود تقسیم کنند.
ساعت ۹ شب جمعه بچّه های بنیاد در میان چراغانی زیبا، دود خوشایند اسپند، ذبح قربانی، شیرینی و شربت و پیام های تبریک به گرمی از این عزیزان استقبال کردند و پس از اجرای یک مولودی زیبا به مناسبت تولّد گلهای پرپرشده (امام حسین و سجاد (ع)، حضرت علی اکبر و حضرت عباس) که در ماه مبارک شعبان به دنیا آمدند، در حال و هوایی توصیف نشدنی پس از ده روز سفر با سوغاتی های دوست داشتنی و عکس دسته جمعی یادگاری که در بین الحرمین ( فاصلۀ میان حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل) گرفته بودند به خانه های خود بازگشتند.

زیارتتان قبول”حق” باد

بازگشت زائران کربلا در روز تولد امام حسین علیه السلام

جشن اعیاد شعبانیه به دور از سلام های معنادار

ادش به خیر آن روزها …
روزهایی که درِ خانه‌ها به روی میهمانان باز بود!
عطر غذاها تا هفت خانه آن‌طرف‌تر می‌رفت!
نان برکت سفرۀ کوچکمان بود!
بوی شب‌بوها و بوی خاک نم خورده در حیاط خانه‌های قدیمی غوغا می‌کردند!
دوستی‌ها حساب‌وکتابی نداشت و سلام‌ها این‌قدر معنا نداشتند!!!
یادش به خیر آن روزها …
روزهایی که از پرده‌های ضخیم خبری نبود و نور خورشید سهمی از خانه‌های کوچک و قدیمی بود!

بعد از بازگشت مددجویان، مددکاران و مدیر عامل محترم بنیاد از کربلای معلّی، روز جمعه ۸ خرداد ۹۴ مددجویان و مددکاران بنیاد امور خیریۀ نیکوکاران شریف بسیار ساده و صمیمی در مدرسۀ غیرانتفاعی پسرانۀ روح الله گرد هم آمدند تا اعیاد شعبانیه را به مناسبت ولادت گلهای خوشبوی اسلام ( امام حسین(ع)، امام سجّاد (ع)، حضرت علی اکبر و حضرت عباس(ع)) جشن بگیرند.

پس از تلاوت قرآن و اجرای سرود ملّی، گروه هنری منظر با مدیریت دوست خوبمان جناب آقای کیارش زارع طلب و مشارکت همکاران نازنینشان جناب آقایان: میثم احمدی، حسین میلانی، امین زمانی که به‌طور خیرخواهانه در این برنامه شرکت کرده بودند ساعاتی را با اجرای نقّالی، برنامه‌های بسیار شاد و اجرای مسابقات جذّاب برای نونهالان و بزرگ‌سالان نقش عمده‌ای در ایجاد لحظه‌های شاد این جشن ایفا کردند. در پایان به برندگان نونهال جوایزی اهدا شد و قشنگ تر اینکه بزرگسالان جوایز خود را به کودکان حاضر در جمع هدیه نمودند.

این جشن فرصت خوبی بود تا همۀ دوستان به دور از هر گونه زرق و برق در یک دور همی گرم و دوست داشتنی در سایه سار یاد عزیزانی که در ماه عزیز محّرم پرپر شدند؛ جشن مولودی بگیرند و آرزوهای قشنگشان را به یکدیگر هدیه دهند.
در این ضیافت میهمانان با شیرینی، شکلات، شیر و میوه پذیرایی شدند و نهار مفصّلی را میل نمودند.

در پایان از خیرّ نازنینمان سرکار خانم معصومه سیفی که دربرپایی این جشن سهیم بود و همین طور برادر گرامی جناب آقای سید مجتبی حقیقت، مدیر مدرسۀ غیرانتفاعی روح‌الله و نیز معاونت آن سرکار خانم مرضیه گنجی که در اجرای برنامه صمیمانه با ما همکاری کردند بسیار سپاس‌گزاریم و از خداوند آرزوی پیشرفت و توفیق روزافزون را برای این مجموعۀ آموزشی داریم.

جشن اعیاد شعبانیه به دور از سلام های معنادار

برگزاری دومین همایش ارمغان شریف

الهی کمکمان کن تا در تولدی دوباره، رهسپار وادی سعادت شویم.

دومین همایش ارمغان شریف با حضور حامیان، خیرین و کودکان تحت حمایت بنیاد همراه با عرضه محصولات هنری و صنایع دستی زنان سرپرست خانوار

زمان: جمعه ۱۳۹۴/۳/۲۲      از ساعت ۱۰ الی ۲۲

مکان: خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به پارک وی، جنب مرکز خرید سوپر استار، مجموعه فرهنگی ورزشی تلاش، سالن نیلوفر

برگزاری دومین همایش ارمغان شریف

در ماه مبارک رمضان، خدا روی ماه نیکوکاران را می‌بوسد

ماه رمضان در پیش است؛ ماه میهمانی خدا!
مائده‌ای آماده کردیم از جنس عشق برای سفره‌های افطار مددجویانمان!
مثل قرار قبلی‌مان هر دو ماه یک‌بار سبدی را مهیا کردیم تا به مدد آن بوی خوش غذا خوش‌بوتر از گذشته در خانه‌ی صفای مددجویانمان بپیچد . مهم‌تر از همه این‌که در کنار این‌همه مهربانی برای یکدیگر در کنار سفره‌ی افطار، دعا کنیم!

دعا کنیم تا خداوند هر رنجی را به رحمت، هر غصه‌ای را به شادی، هر گرفتاری را به آسایش و آسانی، هر فراقی را به وصل، هر قهری را به آشتی، هر زشتی را به زیبایی، هر تاریکی را به نور و هر ناممکنی را به معجزه‌ای بزرگ تبدیل کند!
دعا کنیم قطره‌قطره‌ی تلاشمان در راه یاری به نیازمندان ما را به دریای بی‌کران رحمت خدا رهنمون سازد!

چه لحظه‌ی زیبایی ست وقتی همه‌ی کودکان و نونهالان خانواده‌ی بزرگ نیکوکاران شریف سفره‌ی افطاری از جنس بلور می‌چینند تا با شنیدن آوای دل‌نشین اذان برای نیکوکارانی که خداوند در این ماه پربرکت روی ماهشان را می‌بوسد ، از ته دل دعا کنند.

به مدد تمام دوستانمان در واحد مددکاری بنیاد، مبالغی وجه نقد، پوشاک و سبد کالایی با محتویات برنج، روغن، رب گوجه‌فرنگی، ماکارونی، انواع حبوبات، خرما، پودر ماشین لباسشویی، پودر دستی، یک بسته صابون حمام، عسل، مربا، پنیر، قند و شکر، چای، سویا، حلورده، گوشت و مرغ آماده شد و با نزدیک شدن به ماه مبارک به کلیه‌ی عزیزان مددجوی تهرانی و ورامینی و همین‌طور برای کسانی که در حال پذیرش بودند؛ اهدا شد. این اقلام از بهترین مواد غذایی موجود در بازار تهیه شده بودند که به نسبت تعداد نفرات هر خانوار پربارتر شدند تا در طول ماه مبارک رمضان بی‌نیاز باشند. در ضمن تعدادی از این عزیزان که مشکل مسکن و یا لوازم‌خانگی داشتند با پرداخت بین ۵۰۰ تا یک‌میلیون تومان در جهت رفع نیاز مالی آن‌ها اقدام شد تا به عنایت خداوند بی‌دغدغه به استقبال این ماه پربرکت بروند.

در ضمن به مددجویان دیگری که در سایر شهرستان‌ها تحت پوشش بنیاد خیریه‌ی نیکوکاران شریف هستند مبلغ سبد کالا به حساب بانکی آن‌ها واریز شد تا خودشان نسبت به تهیه‌ی آن اقدام کنند.

“التماس دعا”

در ماه مبارک رمضان، خدا روی ماه نیکوکاران را می‌بوسد

میهمانان ما در جشن ارمغان شریف حرفهای قشنگی داشتند

جناب آقای مهدی فنونی زاده: بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال

کاری که بنیاد خیریه ی نیکوکاران شریف انجام داده، کار بسیار پسندیده ای است. چه خوب است که ورزشکاران نیز در این کارها سهیم بوده و شرکت فعال داشته باشند و سهم کوچکی از این ثواب را به خودشان اختصاص دهند. بعضی ها در ماه محرم و رمضان رغبت بیشتری برای شرکت در انجام کارهای خیر دارند اما این کار اشتباه است زیرا کسی که نیازمند است کل سال نیازمند است نه فقط یکی دو ماه!

من به عنوان فرد کوچکی از اجتماع از همه خواهش می کنم کسانی که در کار خیر هستند در کل سال به کارهای خیرخواهانه ادامه دهند.

 جناب آقای رضا بنفشه خواه: بازیگر محبوب سینما و تلویزیون

من همیشه قدم‌های خیرخواهانه برای مؤسسات خیریه و بهزیستی برمی‌دارم. احساس نوع‌دوستی را دوست دارم. یک عده‌ای مخلصانه به نیازمندان کمک می‌کنند، من هم خوش‌حال می‌شوم که گام کوچکی برای این کار بردارم.

در ماه مبارک رمضان عده‌ای به خدا و بندگانش نزدیک‌تر می‌شوند. گل‌ریزان برای کمک به آزادی زندانیان یکی دیگر از قدم‌های مؤثر برای انجام کارهای خیر است و در کل ثوابی بالاتر از رفتن به حج را به دنبال دارد.

جناب آقای محمد عیوضی ( خان‌عمو)، از هنرمندان تلویزیون

تمام زندگی و برکت کارم رفتن به خیریه است. بهترین احساس را در این جا می توان پیدا کرد.خالص بودن بچه ها، مهربانی و صداقت آنها را اینجا می توان دید. دنیای آنها با ما آدم بزرگ ها فرق دارد چون قلب بسیار پاکی دارند. کار خیر و کمک کردن، ماه رمضان و غیر رمضان ندارد چرا که ما هر دوازده ماه سال را زندگی می کنیم. دو سال موقع تحویل سال در حالی که همه در کنار سفره ی هفت سین با خانواده در حال خواندن دعا بودند من در یکی از موسسات خیریه بودم. انگار دنیا مال من بود!

 

سرکار خانم لادن طباطبایی: بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون

وقتی وارد اینجا شدم خیلی خوش حال شدم. انرژی مثبتی در فضا بود. همه یک دل و یک صدا از صمیم قلب عشقشون را نشان می دادند تا در کنار هم باشند. حضور در این فضاها خیلی لذت بخش است و انسان را به وجد می آورد.

کار خیر منحصر به زمان خاصی نیست. اتفاقاً کار خیر باید مستمر بوده و مختص به ماههای خاصی نباشد. کنار گذاشتن ماهانه ۲۰-۳۰هزار تومان برای یک خانواده ی متوسط فشاری به آن وارد نمی کند اما برای یک کودک از خانواده ی کم درآمد می تواند اثر خیلی خوبی داشته باشد. چه خوب است که در ماه مبارک رمضان با خودمان عهد ببندیم تا وقتی که زنده ایم هر ماه مبلغی را برای کار خیر اختصاص دهیم و مطمئن باشیم که نتیجه ی آن ثمره ی بسیار خوبی را به دنبال خواهد داشت!

 

جناب آقای مصطفی یگانه: خواننده‌ی جوان کشورمان

وقتی وارد شدم حسّ خوبی داشتم. خیلی دوست داشتم موقع اجرا بچه‌ها هم حضور داشتند و از نزدیک می‌دیدند که رسیدن به جایگاه یک هنرمند غیرممکن نیست. چه‌بسا که با دیدن اجرای یک هنرمند جرقه‌ای برای پیشرفت و یا الگو قرار دادن آن هنرمند در ذهن یک کودک یا یک نونهال به وجود آید و باورهای دور را در همین نزدیکی جستجو کنند و آینده‌ی خود را بسازند.

رضا صنعتگر: خواننده ی پاپ

از فضا و شور و شوقی که در این جا بود بسیار لذت بردم. من از دوستان و همکارانم خواهش می کنم که همیشه در چنین مراسمی حضور داشته باشند.

بهزاد خداویسی: بازیگر سینما و تلویزیون

دیدن شادی این بچه ها همه ی ما را به وجد می آورد. خدا را شکر می کنم که فرصتی فراهم شد که امروز در کنار شما باشم.

متاسفانه به علت ازدحام زیاد جمعیت و ضیق وقت فرصت مصاحبه با تمامی هنرمندانی که در جشن شرکت کرده بودند؛میسر نشد.

میهمانان ما در جشن ارمغان شریف حرفهای قشنگی داشتند

گاه یک لبخند معنای تمام زندگی ست

جمعه ۲۲خرداد ۹۴ مجموعه‌ی فرهنگی ورزشی تلاش خیابان ولیعصر (عج) تهران)، از ۱۰ صبح تا ۸ شب با دستاوردهای زنان سرپرست خانوار و ایتام تحت حمایت بنیاد امور خیریه‌ی نیکوکاران شریف، میزبان صدها شهروند تهرانی بود. روزی بود که از دیدن ایتام و هنرهای آن‌ها نورعشق از قلب تک‌تک بازدیدکنندگان ساطع می‌شد. روزی بود که همه‌ی ما یاد گرفتیم نباید اجازه دهیم رنج، بیچارگی‌ها را بیشتر کند. رنج را نباید تحمل کرد، رنج را باید درک کرد. اینجا جایی بود که ما فرصتی را برای بیداری پیدا کردیم تا بیچارگی‌ها را به نقطه‌ی آخر برسانیم. تا یادمان نرود رنج قرار است ما را بیدارتر کند نه اینکه ناامیدمان کند!

 
کاردستی‌ها و نقاشی‌هایی که با دستان هنرمند ایتام ما به نمایش گذاشته‌شده بودند نشان می‌داد که در دل بزرگ آن‌ها ماهی‌های کوچک امید در جست‌وجوی راهی برای رسیدن به اقیانوس خوشبختی ست! اقیانوسی به وسعت قلب پاک انسان‌هایی که آن روز آن‌ها را به لبخندی شیرین و نوازشی دل‌چسب میهمان کردند.

بوی ترشی‌ها و غذاهای خانگی مثل دلمه و کوفته‌تبریزی که با دستان هنرمند زنان سرپرست خانوار تهیه شده بودند، همه‌ی ما را به یاد روزهای قدیم دورهم بودن می‌انداخت. به یاد روزهایی که در کنار سفره‌های کوچک خانه‌ها بوی نان و یک بشقاب سبزی تازه از باغچه‌ی حیاط کوچک خانه‌مان، عشق و محبت را بین همه‌ی ما تقسیم می‌کرد!
در غرفه‌ی کاردستی هنرمند باذوقمان اوریگامی های رنگارنگ و زیبایی را برای بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته بود.
غرفه‌ی هنر خراش فلزات و ویترای، گالری کوچکی از تابلوهای دستان هنرمندان عزیزمان بود.
در غرفه‌ی نقاشی، طرح‌های زیبای ایتام تحت پوشش بنیاد روی تخته شاسی‌ها زینت‌بخش سالن نیلوفر بود.
زیورآلات پارچه‌ای، فلزی و سنگی رنگارنگ از غرفه‌های پربازدید “جشن ارمغان شریف” بودند.
در کنار همه‌ی این هنرهای بسیار زیبا، کوسن‌های مخملی (با الیاف طبیعی ضد حساسیت)، صنایع چوبی (جاکلیدی، جا قرآنی، جای قاشق و چنگال، قاب عکس)، کتاب‌های گروه کودک به نام دبستانک و کیف‌های قلاب‌بافی، مانتوهای تابستانی، وسایل تزئینی چرمی، گلها و گیاهان آپارتمانی بسیار چشم‌نواز بودند.

هنرمندان و ستارگان عرصه‌ی موسیقی، سینما، تلویزیون و مطبوعات، گروه موسیقی ارشان، گروه موسیقی قرآن و معارف اسلامی و ورزشکاران محبوبمان با قدوم پربرکتشان جشن ارمغان شریف را به خاطره‌ی شبی فراموش‌نشدنی مبدل نمودند.
خانم‌ها لادن طباطبایی، تینا آخوند تبار، شهرزاد عبدالمجید و آقایان رضا بنفشه خواه، فضل اله احمدی، سیامک اشعریون، بیوک میرزایی، فخاری، محمدرضا نوروزی، محمدمهدی جانبازی، علیرضا ایروانی، شهرام زندی، فرید کتابچی، رضا صنعتگر، مصطفی یگانه، محمد عیوضی، بهزاد خداویسی، کسری ذوالفقاری، علی واعظی پور و ورزشکار محبوب تیم ملی فوتبال جناب آقای مهدی فنونی زاده و … برخی از بازدیدکنندگان نازنین ما بودند.

روز ۲۲ خرداد در میان غوغای حضور میهمانان و بازدیدکنندگان، اجرای زنده‌ی موسیقی و اشعار کودکانه، لبخند نه‌تنها برای ایتام خانواده‌ی نیکوکاران شریف بلکه برای تمام شهروندان تهرانی و حامیان، معنای زندگی داشت! زیرا آرزوهای زیادی در ایستگاه آرزوها برآورده شد …
در پایان جشن مبلغی به عنوان هدیه برای قدردانی از هنرنمایی بچه های تحت حمایت بنیاد اهدا شد تا آنها ضمن درآمدزایی لذت کسب درآمد و مفید بودن را حس کنند.

گاه یک لبخند معنای تمام زندگی ست